فلسفه وجود حسابرسی
فلسفه وجود حسابرسی
یک دلیل برای لزوم مطالعه وتحقیق جدی و اساسی درمورد امکان تدوین ماهیت تئوری حسابرسی این است که برای ما راه حل ها،یا حداقل سرنخ هایی،در جهت رفع مشکلات فراهم شود.این دلیل فی نفسه دلیل مطلوبی است،لکن دلیل دیگری نیزوجود دارد که مهم تر وقابل استنادتراست.اگرحسابرسی یک حرفه فراگیرباشدکه هست،افرادی که دراین حرفه اشتغال دارند بایددر مورد ان کنجکاوی نشان دهند.شاید انتظار بی جایی باشدکه هرحسابرسی که مشکلات روزمره مواجه است،وقت قابل توجهی را صرف اندیشیدن دراین موضوع بکند که چه می کند وچرا این کار از نظراجتماعی مطلوب است،نماید.در واقع چیزی متناقض در مورد یک حرفه بدون حمایت اشکار به شکل یک ساختار جامع ومنسجم از تئوری وجود دارد:نمی توان هم خواهان حرفه ای معتبروسودمند بود وهم از ارایه پشتوانه ای تئوریک برای ان فرار کرد،ما به فلسفه حسابرسی نیازداریم.
ابعادنگرش فلسفی
نگرش فلسفی متشکل ازچهارجزء ذیل است:
درک کلی:این جزء بردرک کلی به جای اجزاء جداگانه دلالت دارد.کاربرد مفاهیمی مانند محتوا،ذهن،فرم،هویت،فرایندو…ازاین نگرش ناشی می شود.
وسعت نظر:وسعت نطر به عنوان یک جزء نگرش فلسفی،نیاز به تعمق لازم برای درک اهمیت واقعی وکامل مسائل دارد.اگربخواهیم وسعت نظر رابرای توسعه فلسفه حسابرسی به کارببریم،بایدبه درخواست ها ومو ضوعات خاص را کنار گذاشته و فراتر ازمسائل شخصی وحقوق مسلم فردی به موضوع بنگریم.
بصیرت: بصیرت جزء سوم روش فلسفی است وبرعمق تحقیق مورد نظرتاکید دارد.فیلسوف درجستجوی افشای فرضیه های بدیهی است؛فرضیه هایی که زیربنای دیدگاه ما اززندگی وجهان هستند.که نه تنها بنیانی هستند که ما ازطریق ان ها استدلال می کنیم،بلکه مانند بسیاری ازمبانی دیگر،ازنظر دور بوده و اهمیت ان ها شناخته شده نیست.
بینش:افرادی که واقعا فارغ ازالزامات ومشکلات روزمره هستندوزندگی خود را وقف پژوهش وتوسعه زمینه علمی خودساخته اند،به احتمال زیادقادرندحتی جلوتر از زمان خود نتایج راه حل های مسایل معین را پیش بینی و بیان کنند.این امر بیانی از بینش است.
روشهای بررسی فلسفی در حسابرسی
از میان روش های سنتی شناخته شده دربررسی فلسفی،روش های تحلیلی واخلاقی-ارزشی دربیان وتوسعه تئوری حسابرسی سودمندتراست.
روش تحلیلی:عده ای به فلسفه توجه می کنند چون تحلیل وتفکر انتقادی را برای موضوع هایی که اغلب ثابت شده اندمهم می دانند.فیلسوف تحلیلی چون به مشکلات مربوط به دامنه،روش ها ومحدوده های علم انسانی علاقمند است،پیوسته می پرسد:ازکجا می دانید؟
روش اخلاقی-ارزشی:یکی از مقولات مطرح در فلسفه،ارزش های اخلاقی-ارزشی و هنری است. ودر جستجوی پاسخ به سؤالاتی است مانند:زندگی خوب برای انسان چیست؟حشابرسی با توجه به ماهیت ان،در جنبه های مهمی مناسب روش تحلیلی و در جنبه های دیگر مناسب روش اخلاقی-ارزشی است.استانداردهای حرفه ای از ارزش های کنترل کننده می شوند.بدین ترتیب در حسابرسی دو نوع مشکل وجود دارد که به دو روش مختلف بررسی نیازمند است،مسائل حقیقی و مسائل ارزشی.
حسابرسی به عنوان یک رشته علمی
– حسابرسی یک رشته کاربردی است و همچون شایر رشته های کاربردی،اصول و تئوری اساسی خود را از علوم دیگری وام می گیرد.
– گرچه حسابرسی از علوم دیگر،موارد زیادی را وام می گیرد،لکن این بدان معنا نیست که هویت مستقلی ندارد.حسابرسی برای دقیق تر شدن عملکرد خود مفاهیم و روش های سایر علوم را به کار می گیرد.
– حسابرسی باید مفاهیم منحصر به فردی را تدوین نماید که از جای دیگری به دست نمی ایند،چون به ماهیت و کارکرد حسابرسی مربوط اند استقلال یک مثال از این دست است.
– تا جایی که به کاربرد شواهد مربوط می شود،حقوق و حسابرسی کاربرد منطق در موقعیت های واقعی معینی هستند.
– حسابرسی ریشه ای عمیق در منطقی دارد که ایده ها و روش هایش بر پایه ان استوار است.
– منطق نه تنها در حسابرسی بلکه در سایر رشته ها مثل حقوق و …کاربردی بنیادی داشته و این رشته ها برای تدوین دیدگا ها و تئوری های خود از برهان مدد می گیرند.در واقع هر علمی که بر اساس شواهد باشد بر اساس منطق نیز هست و به ان نیاز دارد.
– حسابرسی تحلیلی است نه سازنده،انتقادی وتحقیقی است و مربوط به بررسی ادعاهای مندرج در صورت های مالی است.
– حوزه کار حسابرسی بررسی فرایند شناسایی و پردازش و گزارش اطلاعات مالی و ارائه نظرحرفه ای می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید