عوامل موثر در کاهش رشد اقتصادی کدامند؟
عوامل موثر در کاهش رشد اقتصادی کدامند؟
رشد اقتصادی یک کشور، به عنوان شاخصی از پویایی و توسعه آن، بسیار مهم است. اما بعضی عوامل می‌توانند باعث کاهش رشد اقتصادی شوند. در این مقاله به بررسی عوامل موثر در کاهش رشد اقتصادی می‌پردازیم.
۱- افزایش تورم
تورم سطح قیمت‌ها را افزایش می‌دهد. این امر باعث کاهش قدرت خرید مردم می‌شود و به همین دلیل کسب و کارها نیز کمتر درآمدی کسب می‌کنند. افزایش تورم همچنین باعث می‌شود که صادرات کشور تحت فشار قرار بگیرد و کاهش یابد.
۲- کاهش سرمایه‌گذاری
سرمایه‌گذاری یکی از عوامل مهم در رشد اقتصادی است. کاهش سرمایه‌گذاری می‌تواند باعث ایجاد مشکلاتی در کسب و کارها شود و باعث کاهش تولید و اشتغال شود. دلایل مختلفی می‌تواند باعث کاهش سرمایه‌گذاری شود، از جمله افزایش مالیات، کاهش اعتماد به‌نفس سرمایه‌گذاران و تغییرات شرایط اقتصادی.
۳- کاهش تولید
کاهش تولید یکی دیگر از عوامل مهم در کاهش رشد اقتصادی است. این مسئله می‌تواند به دلیل مشکلاتی در زنجیره تأمین، کاهش نرخ تولیدی و یا کاهش طلب مصرفی باشد. در هر صورت، کاهش تولید می‌تواند باعث کاهش درآمدی که به کسب و کارها و کارگران می‌رسد، شود.
۴- افزایش بدهی
افزایش بدهی کشور، می‌تواند باعث کاهش رشد اقتصادی شود. بدهی کشور می‌تواند باعث افزایش نرخ بهره شود که باعث کاهش سرمایه‌گذاری و افزایش هزینه‌های کسب و کارها می‌شود. افزایش بدهی همچنین باعث می‌شود که کشور به دنبال اقتصادی شدن باشد و در نتیجه، تولید و رشد اقتصادی کاهش می‌یابد.
۵- نداشتن کارکردهای رو به رشد
کارکردهای رو به رشد، به معنای تولید کالاهایی هستند که در آینده تقاضا بیشتری دارند. برای مثال، صنایع پیشرفته، فناوری اطلاعات و ارتباطات و صنایع خدماتی. عدم وجود کارکردهای رو به رشد می‌تواند باعث کاهش رشد اقتصادی شود، زیرا کشور در حال تولید کالاهایی است که تقاضا بسیار کمی دارند.
در نتیجه، برای داشتن رشد اقتصادی پایدار، باید به این عوامل توجه داشته باشیم و سیاست‌هایی را اجرا کنیم که باعث کاهش این عوامل شوند. به عنوان مثال، کاهش تورم، افزایش سرمایه‌گذاری، تشویق تولید کارکردهای رو به رشد و کنترل بدهی کشور، می‌تواند بهبود رشد اقتصادی را به دنبال داشته باشد.
مجموعه عوامل موثر در کاهش رشد اقتصادی عبارتند از: عدم ثبات قیمت ها، انحراف منابع از تولید، افزایش هزینه های مبادله و تجاری، کاهش آزادی اقتصادی، وجود موانع مختلف در جریان سرمایه گذاری خارجی و کاهش آن، تسلط دولت بر موسسات مالی و دخالت در جریان اعتبارات و غیره. از طرف دیگر، معمولا رشد اقتصادی بیکاری را تحت تاثیر قرار می دهد؛ به همین دلیل در بررسی های اقتصادی، رشد و بیکاری را با یکدیگر مورد مطالعه قرار می دهند. یعنی به منظور ارزیابی وضعیت اقتصادی، توجه خاصی نسبت به رشد اقتصادی و بیکاری مبذول می شود. رشد مثبت و پایدار نشانگر توان بالا و سلامت اقتصاد است اما افزایش بیکاری و نوسانات زیاد رشد، نشانگر ضعف اقتصاد می باشد. با افزایش تولید ناخالص ملی( GNP) از بیکاری کاسته می شود و بالعکس. در این مورد توجه به مطالعات اوکان سودمند خواهد بود.
قانون اوکان: رابطه معکوسی بین بیکاری و تولید ناخالص ملی وجود دارد؛ با افزایش نرخ بیکاری، تولید ناخالص ملی حقیقی کاهش می یابد.
از مطالب بالا می توان در تعریف اقتصاد کلان بهره گرفت تا در عبارتی موجز به فواید آن نیز پی ببریم. اقتصاد کلان عبارت از مطالعه و تجزیه و تحلیل پدیده ها و بررسی روابط بین متغیرهای کلی اقتصادی به منظور پیش بینی و اتخاذ سیاستهای مناسب برای آینده و نیز اصلاح سیاستها و تصمیمات کلان اقتصادی گذشته یک کشور است. پس با شناخت و کاربرد اقتصاد کلان انتظار داریم از یک طرف پیش بینی های لازم و مناسبی برای اقتصاد کشور صورت گیرد و از سوی دیگر، سیاست های اقتصادی گذشته به طور مداوم مورد بازنگری قرار گیرند تا وضعیت متغیرهای کلی اقتصادی بهبود پیدا کنند، رشد اقتصادی تحقق یابد و بیکاری و تورم مهارشوند.
دیدگاهتان را بنویسید