کشف تقلب
تقلب، مبحثی نوظهور نیست؛ زیرا این پدیده شوم از سال 1960 به انحای متفاوت در محافل تجاری مطرح بوده است.
جالب است بدانیم كه به خاطر جنبههای پنهانی و زیركانه؛ تقلب، سیستمهایی كه مدیریتی كارآمد بر آنها حكمفرما است هم رخ میدهد. به همین جهت، شایسته است سازمانها به جای تلقین امیدهای واهی مبنی بر اینكه در سازمانهای آنها تقلب روی نمیدهد، با این مسأه به شكل جدی روبهرو شوند و در این راستا باید با برنامههای مبارزه با تقلب با پشتكار و تلاش زیاد تا مرحله كشف كامل آن پیش روند.
شكی نیست كه مهمترین دلیل برای ارتكاب تقلب و فساد، وجود حرص و طمع است. حرص و طمع، رقابت غیراخلاقی را بهخصوص در بین افرادی كه گوشبهزنگ كسب سودهای بادآورده هستند، به وجود میآورد. سازمانهای پیشرو در امر بازرسی و حسابرسی تقلب در دنیا، عوامل زیر را در ایجاد محیط مساعد برای وقوع كلاهبرداری و فساد مالی مؤثر میدانند:
- غیر مرتبط بودن یا نبود قوانین و مقررات تجاری مالیاتی و محاسباتی و اختلال در آنها
- ضعف مدیریت و نبود سیستمها و فرآیندهای نظارتی كارآمد
- تورم فزاینده، حقوق و دستمزدهای كم، تغییر عادات مردم و مصرفگرایی جامعه
- منابع انسانی بیكفایت و فاقد صلاحیت حرفهای، خویشاوندگرایی و تبعیض
- ابقای مدیران و كارمندان در یك پست برای مدت طولانی
- حسابرسی غیرموثر و بیموقع و عدم برخورد درست و مناسب با مفاسد گزارش شده
- نبود مشوقها برای اجرای قانون
فساد مالی، باعث تحلیل رفتن سیستم و افت عملكرد در سازمانها میشود. همچنین بر دلگرمی، صداقت و درستی مدیران و كاركنانی كه نظارت و كنترل در اجرای قانون را برعهده دارند، تاثیر منفی میگذارد. وجود یك سیستم تنظیمكننده و نظارتی قوی و یك چارچوب قانونی مناسب، بهخوبی میتواند باعث افزایش دلگرمی عمومی و كاهش ریسك فساد مالی در جامعه شود.
عوامل بسترساز تقلب در مدیریت و بدنه سازمان
تقلبات و اعمال غیرقانونی را میتوان به دو گروه دستهبندی كرد: مواردی كه مدیران شركت در آن مشاركت دارند و مواردی كه در زیرمجموعه و بدنه هر سازمان ممكن است روی دهد. بدیهی است گروه اول از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ از اینرو حسابرس و بازرس قانونی باید تلاش بیشتری برای كشف آن بهكار برد. بیشك موارد تقلب و اعمال غیرقانونی، مشخصاً با نیت پنهانماندن انجام میشود، بنابراین انتظار نمیرود در جریان رسیدگیهای معمولی كشف شود. به این جهت، ابتدا باید واحدهایی را كه ذاتاً ممكن است بهدنبال اینگونه شرایط باشند، شناسایی كرد. در شرایط زیر امكان برخورد با موارد تقلب و اعمال غیرقانونی بیشتر است:
- وجود مدیریت نادرست یا ناكاردان: درباره اشكالات موجود در مدیریتها میتوان به مواردی چون تسلط یك مدیر یا گروهی كوچك از مدیران بر واحد مورد رسیدگی، وجود ساختار پیچیده و غیرضروری سازمان، كوتاهی در رفع نقاط ضعف كنترلهای داخلی، تغییرات زیاد در تركیب اصلی مدیریت مالی و كمبود چشمگیر كاركنان امور مالی و تعویض مكرر مشاوران حقوقی یا حسابرسان اشاره كرد.
- شرایط غیرعادی درون یا برونسازمانی: این شرایط شامل كمبود سرمایه در گردش بهدلیل كاهش سودآوری یا سرعت بیش از حد توسعه، كاهش شدید كیفیت سودآوری، نیاز واحد بهروند فزآینده سودآوری برای پشتیبانی از قیمت سهام خود، سرمایهگذاری در صنایع یا محصولاتی كه مشخصاً با تغییر فراوان روبهرو هستند. اتكای بیش از حد واحد مورد رسیدگی بر یك یا تعداد اندكی محصول یا مشتری، فشارهای مالی وارد بر مدیران ارشد و فشار بر بخش مالی و حسابداری برای تهیه و ارائه صورتهای مالی در فرصتی بسیار كوتاه است.
- وجود معاملات غیرعادی: بهویژه در اواخر دوره مالی كه اثر عمدهای بر سود دارد، وجود معاملات پیچیده یا نحوه عملهای پیچیده حسابداری، وجود معاملات با اشخاص وابسته و پرداختهای درخور توجه و بیتناسب بابت خدمات دریافتی، نمونههایی از معاملات غیرعادی است.
- دشواری در كسب شواهد توسط حسابرس: وجود مدارك ناكافی (برای مثال پروندههای ناقص، ثبتهای تعدیلی فراوان، معاملات ثبت شده خارج از روال عادی و وجود مغایرات بین دفاتر كل و معین)، مستندسازی ناكافی معاملات (مانند نبود مجوز صحیح، در دسترس نبودن مدارك و ایجاد تغییرات یا جعل در تهیه اسناد، بهویژه در مورد معاملات عمده یا غیرعادی)، وجود اختلاف فراوان بین مدارك حسابداری و تأییدهای دریافتی از اشخاص ثالث، شواهد حسابرسی متناقض و تغییرات غیرقابل توجه در نسبتهای عملیاتی و پاسخهای طفرهآمیز یا غیرمنطقی مدیریت به پرسوجوهای جاری، در زمره دشواریهای كار حسابرسان در كسب شواهد قرار میگیرد.
افزونبر این، در محیطهای رایانهای به مواردی چون ناتوانی در استخراج اطلاعات از پروندههای رایانهای بهدلیل نبود یا بههنگام نبودن مستندات مربوط، وجود تغییرات زیاد در برنامهها بدون مستندسازی، تصویب و آزمون و عدم توازن كلی عملیات رایانهای و پایگاههای اطلاعاتی با حسابها، اشاره شده است.
حسابرسان و مشكلات كشف و گزارشگری تقلب
نگاهی گذرا به شكلگیری پروندههای قضایی مرتبط با فساد مالی نشان میدهد كه افشای تقلبها، همواره پس از گذشت مدت قابلملاحظهای از تاریخ ارتكاب تقلب و اغلب از طریق گزارشهای سازمانهای اطلاعاتی و نظارتی، كاركنان و مدیران مطلع و رسانهها صورت میگیرد و تنها درصد معدودی توسط حسابرسان مستقل و كارشناسان رسمی افشا شده است.
در سالهای اخیر، جامعه همواره انتظار داشته است، حسابرسان تقلبها را كشف كنند و حرفه حسابرسی نیز وظیفه بیشتری را در گزارشگری پذیرفته است. یعنی علاوهبر وظیفه گزارش تقلب كشفشده در حین حسابرسی به مدیریت و سهامداران، وظیفه گزارشگری تقلب به مقامات مسئول (زمانی كه این امر، نفع عمومی داشته باشد) را پذیرفته است. با وجود تغییر در وظایف حسابرسان، تقلب در شركتها ادامه یافته است و بهعنوان یك معضل اقتصادی و اجتماعی فزاینده و مهم ظاهر میشود. روشن است كه وظیفه حسابرسان و عملكرد آنان هنوز بسیار پایینتر از سطح انتظارات جامعه است.
حسابرسان در مورد كشف و گزارشگری تقلب با مشكلات اساسی روبهرو هستند. تقلب (بهویژه از طرف مدیران) ممكن است بهدقت پنهان شود. فرآیند حسابرسی به اعتماد و همكاری متقابل بین حسابرس و مدیران نیاز دارد كه ممكن است در صورت گزارشكردن در مورد تردید یا تقلبات كشفشده بهوسیله حسابرسان، تنزل یابد. علاوهبراین، در جامعه توافقی همگانی در مورد حداقل میزان یا نوع تقلبی كه معقول است حسابرس كشف كند، وجود ندارد.
با این حال، حرفه حسابرسی تمایل دارد تا حد امكان و برای جلبرضایت و اعتبار جامعه از انتقادات جامعه و سیاستمداران پرهیز كند.
تقریباً در همه دنیا، موضوع مسئولیت حسابرسان در مورد كشف و گزارشگری تقلب، حیطهای اولویتدار محسوب میشود و مسئولیت حسابرسان در مورد كشف و گزارشگری تقلب، بحثی جدی است. ضروری است روشنبینی بیشتری در مورد انتظاری كه از حسابرسان میرود و تعهدات بیشتر این حرفه در پاسخگویی به تعیین انتظارات واقعبینانه جامعه بهكار رود.
مواردی برای افزایش این مسئولیت مشخص شده است. اگر این گامها برداشته شود، فاصله بین انتظارات جامعه از حسابرسان و میزانی كه از حسابرسان استفاده میشود، كاهش خواهد یافت.
حسابرسی مالی، حسابرسی ویژه
درباره مقایسه حسابرسی مالی با حسابرسی ویژه برای كشف تقلب، میتوان به موارد زیر اشاره كرد:
1- حسابرسی ویژه برای كشف تقلب مشابه حسابرسی مالی نیست، اما تفاوت بیشتر در طرز تفكر است، نه روششناسی.
2- حسابرسان درگیر در حسابرسی ویژه برای كشف تقلب، مشابه حسابرسان درگیر در حسابرسی مالی نیستند. محور كار حسابرسان درگیر در كشف تقلب تأكید بر استثناها، موارد غیرمعمول، تخلفات حسابداری و الگوهای رفتاری است، نه اشتباهات و موارد حذف شده.
3- مبنای آموزش در حسابرسی ویژه برای كشف تقلب، تجربه است، نه كتابها و متون حسابرسی. آموزش در این زمینه، مثل آن است كه حسابرس مانند یك سارق فكر كند كه ضعیفترین حلقه در سیستم كنترل داخلی كدام است؟
4- از دیدگاه حسابرسی مالی، تقلب، ارائه نادرست و عمدی رویدادهای مالی با اهمیت است. از دیدگاه حسابرسی تقلب، تقلب، ارائه نادرست و عمدی رویدادهای مالی است.
5- تقلب با انگیزههای اقتصادی، خودخواهی، فكری (ایدئولوژیك)، ذهنی و روانی انجام میشود. از این موارد، انگیزههای اقتصادی از همه رایجتر است.
6- تقلب، دربرگیرنده نظریههای ساختاریافته انگیزش، فرصت و نفع مادی است.
7- تقلب در محیط حسابداری رایانهای میتواند در هر یك از مراحل پردازش- ورودی یا درونداد، میانداد و خروجی یا برونداد- انجام شود. تقلبهای مرحله ورودی (ورود اطلاعات نادرست یا متقلبانه) از بقیه رایجتر است.
8- رایجترین زمینههای تقلب در كاركنان سطح پایین، موارد پرداخت (بدهیها، حقوق و ادعاهای مربوط به هزینهها و مزایا) است.
9- رایجترین زمینههای تقلب در سطوح بالای مدیران، هموارسازی سود (بهتعویق انداختن هزینهها، ثبت زودهنگام فروش و ارزیابی بیش از موجودیهای واقعی) است.
10- تقلبهای نوع حسابداری اغلب از نبود كنترلها، نه ضعف آن، سرچشمه میگیرد.
11- رویدادهای متقلبانه بهصورت تصاعدی رشد نمییابند، اما زیان ناشی از آنها چنین است.
12- تقلبهای حسابداری اغلب برحسب اتفاق كشف میشود، نه بر پایه اهداف یا طراحی حسابرسی. بیش از 90 درصد تقلبهای مالی برحسب اتفاق كشف میشوند.
13- پیشگیری تقلب منوط به اعمال كنترلهای مناسب و محیط كاری است كه در آن برای درستكاری كاركنان و روابط عادلانه میان آنها ارزش قائل میشود.
حسابرسان مستقل
نقش حسابرسان مستقل در كشف و گزارش تقلب در شركتها، موضوعی بحثبرانگیز است. اظهارنظرهای حرفهای حسابرسان، متفاوت است و به همین سبب برای كاهش فاصله انتظارات از عملكرد حسابرسی، بیشترین میزان همكاری ضرورت پیدا میكند. بررسیهای متعدد نشان داده است، در حالی كه سیاستمداران، دادگاهها، نشریات مالی و بسیاری دیگر، از حسابرسان انتظار كشف و گزارش كردن تقلبات را دارند، حرفه حسابرسی بهطور عمومی، مسئولیتهای خود را در این زمینه كاهش داده و بر این نكته تأكید میكند كه كشف تقلبات از مسئولیتهای مدیران است و حسابرسی برای این نقش برنامهریزی نشده و غیرقابلاتكا است.
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)