انواع قرارداد های پیمانکاری-بخش(1)
انواع قراردادهای پیمانكاری :
۱- قراردادهای پرداخت كلی Lump Sum
۲- قراردادهای دائمی Continual Contracts
الف –قراردادهای سریال Serial Contracts
ب –قراردادهای با قابلیت تغییر Continuily Contracts
ج –قراردادهای با دوره زمانی محدود Term Contracts
۳- قراردادهای سنجشی Measurement Contracts
الف –قرارداد فاكتور ثابت Fixed Fee Contracts
ب –قرارداد قیمت هدف Target Cost Contracts
۴- قراردادهای بازپرداخت هزینه Cost Remimbursement Contracts
۵- قراردادهای مدیریتی (Mc)Management Contracts
۶- قراردادهای مدیریت پروژه Project Management Contracts
۷- قراردادهای طراحی وساخت Design And Build Contracts
۸- قراردادهای ساخت و توسعه
یکم – قراردادهای پرداخت كلی (Lump Sum)
دراین نوع قرارداد ، پیمانكاركل كار تعریف شده را با هزینه مشخص انجام می دهد.
محاسبه مبلغ پیمان: مبلغ مورد توافق با توجه به اطلاعات حاصل از طراحی ها، مشخصات پروژه، كیفیت مورد انتظار كارفرما و بازرسی های لازم از محل اجرای كار محاسبه می شود.
قیمت تخمینی اولیه: برای رسیدن به قیمت تخمینی اولیه، پیمانكار باید به محاسبات عادی هزینه، ریسك درگیر پروژه ساخت، وضعیت بازار توجه و نیز میزان بار كاری جاری خود را اضافه كند.
پرداخت های كارفرما به پیمانكار: این پرداخت ها براساس برآورد اولیه هزینه و بدون توجه به هزینه واقعی اجرای پروژه كه البته اگر در طول پروژه تغییراتی با موافقت طرفین اعمال نشود، صورت می گیرد.
انواع قیمت اینگونه قراردادها:
– قیمت ثابت Fix
– قیمت شناور Floating
كاربرد اینگونه قراردادها:
۱- جایی كه اطلاعات كافی برای محاسبه دقیق قیمت وجود داشته باشد .
۲- وقتی تغییرات كمی در طول انجام پروژه مورد انتظار باشد وكنترل مالی مناسب برقرار باشد.
۳- وقتی كارفرما مایل باشد حجم مالی در گردش كل را قبل از عقد قرارداد بداند.
۴- زمانی كه ریسك اجرای پروژه پایین باشد.
۵- جایی كه كارفرما مایل باشد كنترلی همه جانبه بر امور داشته باشد ولی در جزییات پروژه واردنشود.
مزایای قراردادهای Lump Sum:
۱- تعهدات مالی كارفرما با تقریب قابل قبول، پیش از آغاز پروژه مشخص است.
۲- مهندسین ، طراحان می توانند در زمان كافی پیش از آغازپروژه كار طراحی را تمام كنند.
۳- می توان هزینه پروژه را درطول اجرای فاز طراحی، برنامه ریزی وكنترل كرد تا طراحی به گونه ای انجام گیرد كه پروژه در توان مالی شركت باشد.
۴- كارفرما از جریان نقدینگی و نحوه پرداخت در طول فازهای پروژه از قبل آگاه است.
۵- كارفرما ریسك كمتری از پیمانكار متحمل می شود.
۶- كارفرما می تواند بخشی از كارها را خود انجام دهد.
معایب قراردادهای Lump Sum:
۱- زمان طولانی مورد نیاز برای تكمیل طراحی سبب افزایش زمان كل پروژه و در نتیجه افزایش هزینه مالی پروژه می شود.
۲- كارفرما هیچ نظارتی بر برنامه پیمانكار و تأثیرات آن روی هزینه پروژه ندارد.
۳- ممكن است اطلاعات كافی در زمان برگزاری مناقصه موجود باشد و این مسئله بركیفیت انجام پروژه تأثیرخواهدگذاشت.
۴- پروژه ممكن است به دلیل عدم همخوانی طراحی های كارفرما با نظرات پیمانكار، از زمان، كیفیت و هزینه برنامه ریزی شده تخطی كند.
دوم – قراردادهای دائمی …
ادامه مطلب در بخش بعدی:….
دیدگاهتان را بنویسید