اصول اساسی حسابداری
اصول اساسی حسابداری
اصول اساسی حسابداری شامل آن گروه از مفاهیم شناخت و اندازه گیری است که جنبه ی عملی و کاربردی داشته و رهنمودهای لازم برای شناسایی ، اندازه گیری ، ثبت و گزارش اطلاعات مالی را ارائه می کند . این اصول عبارتند از :
۱ – اصل بهای تمام شده
۲ – اصل تحقق درآمد
۳ – اصل تطابق هزینه ها با درآمد
۴ – اصل افشای کامل
اصل بهای تمام شده
اصل بهای تمام شده حاکی از آن است که دارایی ها و بدهی ها باید بر مبنای بهای تمام شده در تاریخ تحصیل ( که همان ارزش جاری بازار اقلام در تاریخ تحصیل می باشد ) ثبت و گزارش شوند . مهمترین مزیت این اصل قابل اتکا بودن آن است ، زیرا بهای تمام شده تاریخی ، بر خلاف سایر مبانی اندازه گیری ، مبتنی بر برآورد ، حدس و اظهار نظر شخصی نیست .
اصل تحقق درآمد
طبق اصل تحقق درآمد ، درآمد زمانی شناسایی می شود که کلیه ی شرایط زیر تحقق یافته باشد :
۱ – فعالیت های عمده ی اقتصادی مورد نیاز برای واگذاری کالا ها یا ارائه ی خدما ت تکمیل شده باشد ( معامله ی اتفاق افتاده باشد )
۲ – جریان منافع اقتصادی مرتبط با معامله به درون واحد تجاری محتمل باشد .
۳ – مبلغ درآمد عملیاتی به گونه ای اتکا پذیر قابل اندازه گیری باشد
۴ – مخارجی که در ارتباط با کالای فروش رفته یا خذمات ارائه شده تحمل شده یا خواهد شد ، به گونه ای اتکا پذیر قابل اندازه گیری باشد .
از لحاظ عملی درآمد عموما در هنگام فرو ش کالا یا ارائه ی خدمات شناسایی می شود ، ولی در این مورد استثنائاتی نیز وجود دارد که عبارتند از :
شناسایی درآمد در خلال تولید :
در قرار دادهای بلند مدت پیمانکاری با توجه به حجم فعالیت معمولا تکمیل پروژه به مدت زمان طولانی نیاز دارد در این گونه موارد ، در صورت وجود شرایط زیر می توان درآمد را در طول دوره ساخت و به تناسب پیشرفت پروژه شناسایی تمود :
الف – مبلغ پیمان قرارداد مقطوع یا قابل تعیین باشد .
ب – کل بهای تمام شده ی پیمان به گونه ای اتکا پذیر قابل اندازه گیری باشد .
ج – هزینه های انجام شده . در صد پیشرفت کار تا تاریخ شناسایی درآمد مشخص بوده و یا به گونه ای اتکا پذیر قابل اندازه گیری باشد .
۲ – شناسایی درآمد در هنگام تکمیل تولید
در صورت وجود شرایط زیر می توان درآمد را د ر هنگام تکمیل تولید و قبل از فروش محصول شناسایی کرد :
الف – وجود بازار آماده با قیمت تثبیت شده برای محصول
ب – عدم وجود هزینه های بازاریابی و توزیع و فروش و یا برآورد قابل اتکای هزینه های مذکور
۳ – شناسایی درآمد هنگام دریافت وجه نقد
در مواردی که فروش به طور نسیه انجام می شود و برآوردی منطقی از مطالبات غیر قابل وصول نمی تواند صورت گیرد ، می توان درآمد را در مقطعی بعد از فروش کالا و به هنگام دریافت وجه نقد شناسایی کرد . از جمله ی این موارد می توان به شناسایی درآمد طبق روش های اقساطی و بازیافت بهای تمام شده در فروش های اقساطی کالا اشاره نمود .
اصل تطابق هزینه ها با درآمد
اصل تطابق هزینه ها با درآمد حاکی از آن است که هزینه های انجام شده برای تحصیل درآمد باید در همان دوره ای که درآمد شناسایی می گردد ، با درآمد مربوط مقابله شود تا سود و زیان خالص دوره مشخص گردد .
برای شناخت هزینه ها یکی از سه مبنای زیر مورد استفاده قرار می گیرد :
۱ – ارتباط مستقیم علت و معلولی
برخی از هزینه ها یک رابطه ی مستقیم علت و معلولی با درآمد شناسایی شده دارند ، یعنی وقوع درآمد و هزینه به طور همزمان است ، از این رو به موازات تحقق درآمد ، هزینه ی مربوطه نیز شناسایی می شود .
۲ – تخصیص منظم و منطقی هزینه ها
در برخی موارد ، مخارج انجام شده در تحصیل درآمد چندین دوره ی مالی مشارکت دارند و ارتباط بین آن ها با درآمدهای ایجاد شده را نمی توان بر اساس یک رابطه ی علت و معلولی تعیین کرد .
۳ – شناخت بلا درنگ هزینه ها
در برخی موارد ، نمی توان بین مخارج انجام شده و درآمدهای ایجاد شده یک رابطه ی علت و معلولی برقرار نمود و همچنین مخارج مزبور فاقد منافع آتی می باشند . این گونه مخارج باید بلادرنگ در دوره ی وقوع به عنوا ن هزینه ی شناسایی شوند . هزینه ی تبلیغات و هزینه ی آموزش کارکنان نمونه هایی از این قبیل هزینه ها می باشند .
اصل افشای کامل
اصل افشای کامل بر کلیه ی جوانب گزارش گری مالی تاثیر دارد و زیر بنای تئوریک آن خصوصیت کیفی ” مربوط بودن ” اطلاعات مالی است .
روش های مختلف افشا شامل موارد زیر است :
۱ – در متن صورت های مالی به شکل انعکاس در داخل پرانتز :
به عنوان مثال ، سرمایه ( ۱۰۰۰ سهم عادی ۱۰۰۰ ریالی تماما پرداخت شده )
۲ – به صورت یادداشت های توضیحی صورت های مالی
یادداشت های توضیحی صورت های مالی معمولا جزئیات اقلام ارائه شده در متن صورت های مالی را ارائه می کنند ، اما ممکن است شامل اطلاعات توصیفی و غیر کمی نظیر رویه های حسابداری به کا گرفته شده در اندازه گیری عناصر صورت های مالی ، تعهدات سرمایه ای ، بدهی های احتمالی ، رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه و معاملات با اشخاص وابسته نیز باشد .
۳ – به صورت اطلاعات تکمیلی
اطلاعات تکمیلی شامل اطلاعاتی است که دیدگاهی متفاوت از موارد مندرج در صورت های مالی ارائه می نماید .
اصول محدود کننده
برخی از مفاهیم شناخت و اندازه گیری عناصر صورت های مالی تحت عنوان اصول اساسی حسابداری مورد بحث قرار گرفت که مجموعا فراهم کننده ی رهنمودها و مبانی لازم برای شناسایی ، اندازه گیری ، ثبت و گزارش اطلاعات مالی است اما اصول دیگری وجود دارند که کاربرد اصول مزبور را در چارچوب های ارائه شده محدود می سازند که اصطلاحا به آن ها اصول محدود کننده اطلاق می شود . این اصول محدود کننده عبارتند از :
۱ – محافظه کاری
۲ – خصوصیات صنعت
محافظه کاری
محافظه کاری یا احتیاط یکی از محدودیت های حاکم بر حسابداری و گزارش گری مالی است و هر چند که جایگاهی در اصول اساسی حسابداری ندارد اما در ارزیابی دارایی ها و تعیین سود خالص تاثیر به سزایی دارد .
به طور کلی محافظه کاری را می توان از سه بعد به شرح زیر طبقه بندی کرد :
۱ – از بعد رفتاری
یعنی این که بدبینی بهتر از خوش بینی است . به عنوان مثال ، بدهی های احتمالی ( زیان های احتمالی ) تحت شرایطی خاص شناسایی می شوند ، در صورتی که دارایی های احتمالی ( سودهای احتمالی ) تحت هیچ شرایطی شناسایی نمی شوند .
۲ – از بعد زمانی
یعنی این که زودتر نشان دادن هزینه ها بهتر از کمتر نشان دادن آن ها و کمتر نشان دادن درآمدها بهتر از بیشتر نشان دادن آن ها است .
۳ – از بعد ارزش
یعنی این که بیشتر نشان دادن هزینه ها بهتر از کمتر نشان دادن آن ها و کمتر نشان دادن درآمدها و بیشتر نشان دادن ان ها است .
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
با سلام خیلی ممنون بابت مطالب ارزشمندتون لطفا اگر مطالب مهم از کتاب تئوری حسابداری داشتید بفرستید. با تشکر